رویدادهای 11 سپتامبر به شکلی که از سوی رسانه ها طرح ریزی شده بود در خاطرۀ عمومی حک شده است : به این معنا که از سوء قصد عظیمی که نیویورک و واشینگتن را هدف گرفت سخن گفتند ولی از تحولی که در قدرت حاکم روی داد و چهرۀ جهان را در چنین روزی عمیقاً تغییر داد هرگز چیزی نگفتند و آن را همچنان پشت پرده پنهان نگهداشتند.

در حواشی ساعت 10 صبح، وقتی که سوء قصد به برج های «وورد ترید سانتر» (World Trade Center) و پنتاگون صورت گرفته بود، مشاور ضد تروریستی کاخ سفید، ریچارد کلارک Richard Clarke برنامۀ « تداوم دولت » را به اجرا گذاشت. این برنامه هدفش جایگزین ساختن قوۀ اجرائیه و قضائیه در صورت وقوع تخریب در جنگ هسته ای است. در آن روز هیچ دلیل برای اجرائی ساختن چنین قانونی وجود نداشت. با اجرائی ساختن «تداوم دولت» جرج بوش به نفع دولت نظامی از مقام خود معزول شد (مترجم : برای یک نصفه روز).

طی تمام آن روز، اعضای کنگره و گروه آنها زیر نظارت قدرت نظامی در پناه گاه های محافظت شده در نزدیکی واشینگتن، در مجتمع گرینبریه Greenbrier (ویرجینیای غربی) و مونت ودر Mount Weather مستقر ساختند.

قدرت حاکم از سوی نظامیان تنها در پایان روز به دولت غیر نظامی تحویل داده شد و رئیس جمهور جرج بوش تنها در ساعت 20 از طریق تلویزیون توانست برای شهروندان آمریکائی سخنرانی کند.

تمام آن روز، رئیس جمهور سابق جرج بوش سرگردان بود و از ترس این که مورد اصابت گلولۀ سربازان خودش قرار نگیرد، در خواست کرد که با زرهپوش فاصلۀ بین دو پایگاه نظامی را بپیماید و رفت و آمد کند. رئیس جمهور روسیه ولادیمیر پوتین تمام روز سعی کرده بود تلفنی با رئیس جمهور آمریکا تماس بگیرد تا از هر گونه سوء تعبیر و اتهامی علیه روسیه جلوگیری کند، ولی موفق نشده بود.

نزدیکی ساعت 16، نحست وزیر اسرائیل، آریل شارون از طریق تلویزیون به مردم آمریکا اعلام کرد که از مدت های مدیدی با امور تروریستی آشنائی دارد و به آنها اظهار هم دردی کرد. در ضمن، آریل شارون اعلام کرد که سوء قصد ها به پایان رسیده است، ولی باید بپرسیم که اگراو دستی در این ماجرا نداشته، از کجا می توانست بداند که سوء قصدها به پایان رسیده است؟

می توانیم تا ابد دربارۀ نبود انسجام در تعبیر رسمی سوء قصدها گفتگو کنیم، ولی در یک مورد هیچ جای بحثی وجود ندارد : طرح تداوم دولت بی هیچ دلیل موجهی به اجرا گذاشته شد. در تمام دنیا، خلع رئیس جمهور و بازداشت اعضای پارلمان توسط ارتش یک نام بیشتر ندارد : کودتای نظامی.

در این مورد اعتراض می کنند و مدعی می شوند که رئیس جمهور بوش درپایان روز به مقام خود بازگردانده شد. مشخصا این همان موضوعی است که نئو محافظه کار اسرائیلی-آمریکائی ادوارد لوتواک Edward Luttwak در رسالۀ کودتای خود می نویسد. به باور او، یک کودتای خوب آنی است که هیچکس بدان آگاهی نداشته باشد زیرا آنهائی را که در قدرت هستند حفظ می کند ولی سیاست جدیدی را به آنها تحمیل می کند.

طی آن روز، اصل فوری تداوم دولت در ایالات متحده به اجرا گذاشته شد. در ادامۀ آن خیلی زود لایحۀ میهن دوستی به تصویب رسید. و اصل جنگ های امپریالیستی تأیید شد. چند روز بعد رئیس جمهور بوش در کمپ دیدوید آن را تأیید کرد : ایالات متحده می بایستی به افغانستان، عراق، لیبی، سوریه، لبنان، سودان، سومالی و سرانجام به ایران حمله کند.

امروز، تنها نیمی از این برنامه به اجرا گذاشته شده است. رئیس جمهور اوباما دیروز اعلام کرد که این طرح را در سوریه پی گیری خواهد کرد.

سیزده سال پیش، بسیاری از هم پیمانان ایالات متحده آنچه را که مثل روز روشن بود واپس زدند و پیشبینی های واشینگتن را ندیده گرفتند. تمام مواردی را که من در سیزده سال پیش پیشبینی کردم و امروز به وقوع پیوسته است، از سوی مخالفان من به « ضد آمریکائی بودن» من نسبت می دادند. به عنوان مثال، امروز شگفت زده هستند که ناتو از القاعده برای سرنگونی جمهوری عرب لیبی استفاده کرده است. در صورتی که من این موضوع را پیشبینی کرده بودم و درست از آب درآمد.

من افتخار می کنم که در آن دوران در مورد کودتای آمریکائی و جنگ هائی که در پی خواهد داشت، به افکار عمومی هشدار دادم، یعنی افکار عمومی که در مورد صحت ناممکن بودن تعبیر رسمی تردید داشت. با این وجود می بینم که هنوز برخی از جزئیات رویداد 11 سپتامبر از نظرها پنهان مانده است، مانند به هم ریختن دفاتر ساختمان آینزهاور که به ضمیمۀ کاخ سفید است، یا موشکی که به وورد ترید سانتر اصابت کرده و توسط تلویزیون نیویورک فیلمبرداری شده است ( ویدوی زیز را ببینید)

جنگ همچنان در حال تخریب جهان مسلمانان است، در حالی که غربی ها گویا که دچار نابینائی شده و حرفهای خودشان را در مورد تخریب برج ها ادامه می دهند.

ترجمه توسط
حمید محوی