جمع بندی من از وضعیت ایالات متحده امریکا در پایان سال ۲۰۱۵ این است که ما ملتی قاتل هستیم؛ هم در داخل و هم در خارج.

صنایع نظامی، آن بخشی از جامعه ما است که بیشترین سود را از این نقش هم در خانه و خارج از کشور، میبرد. در خانه تقریبا بدون کنترل، اسلحه میفروشد که به کشتار گروههایی از مردم بیگناه، از جمله در کلیساها و مدارس منجر میشود. قانونگذاران فدرال و ایالتی فاسد و بیوجدان ما فاقد شجاعت و فکر لازم هستند تا آن را متوقف کنند و این فقط در مورد انجمن ملی تفنگ نیست. در مورد تولید کنندگان و فروشندگان اسلحه هم همینطور است؛ به نحوی انجمن ملی تفنگ را تامین مالی میکنند تا این انجمن در واشنگتن و پایتخت ایالات قدرت اعمال نفوذ پیدا کند.

در خارج از کشور، ما را به عنوان قاتل میشناسند. مردم کشورهای دیگر تنها میتوانند به خدا یا خدایان خود متوصل شوند تا مبادا ایالات متحده تصمیم بگیرد اراده خود را بر آنها بکار بندد؛ میخواهد تحمیل نوعی حکومت به آنها باشد که ما فکر میکنیم باید بپذیرند و یا استناد به برخی از اشتباهات گذشته آنها به عنوان بهانهای برای ریختن بمب برسر آنها و یا ارسال هواپیماهای بدون سرنشین برای کشتن رهبران آنها.

دوست داشته باشید یا نه، ما را اینگونه میشناسند. اکثر خارجیهایی که دیدهام فکر میکنند که ما دیوانهایم. تقریبا همه فکر میکنند که ما تهدیدی علیه جوامع جهان هستیم.

برخی از کشورهای متحد ما تلاش کردند تا گرایش جنایت کارانه ما را کنترل کنند. من بریتانیا را در این دسته قرار میدهم. برخی کشورها اما تلاش کردند تا از ما دور بمانند و در هیچ زمینهای به ما وابسته نباشند. نمونهاش هند است. دولت امریکا و شرکتهای اسلحه سازی سالها تلاش کردند که هند را تبدیل به یک مشتری بزرگ برای تسلیحات امریکایی کنند. هند تصمیم گرفت که به آمریکا لبخند بزند ولی همچنان تسلیحاتش را از روسیه خریداری کند؛ روسیهای که به وسیله ولادمیر پوتینِ بدنام رهبری میشود چون مخالف آمریکا به رهبری باراک اوباماست.

آیا به این دلیل نیست که هند میداند سلاحهای امریکایی همواره توسط مشاوران امریکایی ارسال میشود که کار آموزش و پشتیبانی را بر عهده دارند؟

خب، حالا که ۲۰۱۵ در شرف پایان است ما کجا هستیم؟

ما از سال ۲۰۰۱ درست بعد از حملات ۱۱ سپتامبر در افغانستان هستیم. ما سال ۲۰۰۳ با وعدههای دروغین جورج بوش به عراق رفتیم تا او به عنوان رئیس جمهور زمان جنگ باز انتخاب شود.

ما در ۱۴ سال گذشته ۲۳۳۲ تن از نیروهایمان را در اقغانستان از دست دادیم. همین هفته پیش ۶ نفر دیگر را نیز ازدست دادیم. ۴۴۲۵ نفر از نیروهایمان را هم را در عراق از دست دادیم. ما هنوز چند هزار نیرو دیگر را در این کشورها نگهداشتهایم به خاطر اینکه دولت در این کشورها به اندازه کافی قوی نیست که به وضعیتی پایدار برسند. نیروهای ویژه امریکا به تازگی کمک کردند تا نیروهای عراقی رمادی را پس بگیرند، این بار از داعش. دفعه قبل با سنیهایی جنگیدند که آنجا را تسخیر کرده بودند. در افغانستان هم داریم میجنگیم تا این کشور به دست طالبان نیفتد؛ در حقیقت احتمال دارد علی رغم تلاشهای ما در نهایت به دست طالبان بیفتد.

ما چرا اینکار را میکنیم؟ من فکر میکنیم این توجیه رونالد ریگان در سال ۱۹۸۶ که ما اگر با کمونیستها در نیکاراگوئه نمیجنگیدیم باید با آنها در هالینگن تگزاس میجنگیدیم کاملاً بلاموضوع است. آیا واقعا کسی هست که تصور کند که اگر رمادی در عراق و یا سینگین در افغانستان به دست نیروهای دوست بیفتد به حال امریکاییها تفاوتی میکند؟ حتی طرح این پرسش با این تصور که عبادی در عراق و غنی در افعانستان دوستان ما هستند، نشان دهنده توهم واشنگتن است که به اندازی آگهی تبلیغاتی تدکروز و هیلاری کلینتون معتبر خواهد بود.

من فرض میکنیم که تلاش آقای اوباما برای به پایان بردن دوران ریاست جمهوری خود بدون اینکه عراق یا افغانستان وارد هرج و مرج شود میتواند نوعی بدرفتاری اجباری و یا کمپین وفاداری در مواجهه با رقیب درون حزبیاش هیلاری کلینتون باشد. مدتها پیش زمان آن بود که اعلام کنیم همه کاری که میتوانستیم در عراق و افغانستان انجام دهیم را انجام دادیم و نیروهایمان را به خانه باز گردانیم.

دیگر چکارهایی کردیم؟ لیبی را ویران کردیم. معمر قذافی یک آفت خودمحور بود حتی زمانی که برنامه اتمیاش را واگذار کرد.

اما آنچه بجایش آمده است بر اساس گفتگوهای دولت اوباما و خانم کلینتون، دو دولت «ملی» و تعداد زیادی گروه مسلح غیرقانونی که حالا شامل داعش هم میشوند است.

در حمایت از متحدانمان و خریدار اصلی اسلحههایمان عربستان سعودی، یه ویرانی یمن کمک کردیم. بمبهای سعودی یمن را به عصر حجر بازگردانده است. من هنوز از هیچ مقام کاخ سفید یا پنتاگون نشنیدهام که هیچ خلبان امریکایی در کابین هواپیماهای سعودی نیست. یمن پیش از جنگ خودش فقیرترین کشور خاورمیانه بود.

درگیری امریکا در جنگ یمن ما را درست در مرکز نزاغ شیعه و سنی قرار داد. هیچ دلیلی در جهان وجود ندارد که حضور ما در جنگ داخلی اسلام را توجیه کند. تنها دلیل تعهد شرکتهای اسلحه سازی امریکایی برای خدمات پس از فروش و حمایت از خریداران سعودی است. من تصور نمیکنیم که شمشیرهایی که برای قطع کردن سر مجرمان استفاده میکنند را هم ما به آنها فروخته باشیم.

ایالات متحده امریکا از نبود دولت در سومالی هم استفاده کرده است. از رشوه گیری دولت جیبوتی هم بهره بردیم تا یک پایگاه نظامی در آنجا برپا کنیم. حالا بدون هیچ دلیل قانع کنندهای هزاران سرباز و جنگنده و هواپیمای بدون سرنشین در جیبوتی داریم. این نشان دهنده مداخله غیر ضروری پنتاگون در محور افریقاست.

باید نیروهایمان را به خانه بیاوریم. هیچ صلحی بر روی زمین نخواهد بود تا وقتی که ما این کار را بکنیم. اجازه بدهید قاتل نباشیم.

ترجمه توسط
فرشاد محمدی
منبع
Pittsburgh پس از روزنامه