با احتیاط و مصمم ، فدراسیون روسیه و پرزیدنت ترامپ به طور کامل به سلطه ی منافع جویان سازمان های فرا ملیتی در جهان پایان دادند .

پرزیدنت پوتین از آنجاییکه معتقد است، تعادل ابر قدرت ها تنها متکی بر میزان قابلیت اقتصادی آنهاندارد ، و ارتش در این زمینه حرف اول را می زند ، با وجود آنکه سطح زندگی شهروندان کشورش را ارتقا داده ، اما پیش از آنکه آنها را در ثروتمند شدن کمک کند ، بیشتر متوجه ارتش سرخ بوده تا پیشرفت های عظیمی داشته باشد .
در اول ماه مه ، او به جهانیان سلاح های اصلی تجهیزات نظامی خود را به نمایش گذاشت و برنامه ی تحول اقتصادی خود را نیز آشکار ساخت .

در طی روزهای بعد از ماه مه ، جنگ در غوطه ی شرقی متمرکز گردید . رئیس ستاد ارشد ارتش روسیه ، ژنرال والری گراسیموو ، به هم تای آمریکایی خود ژنرال ژوزف دانفورد طی تماس تلفنی اعلام نمود : در صورتی که نطامیان ایالات متحده دست به اقدامات نظامی بزنند ، نیروهای روسی ۵۳ کشتی مستقر در مدیترانه و خلیج فارس همراه ۳ کشتی هواپیما بر با ظرفیت اتمی را ، هدف قرار خواهد داد . همچنین درخواست او مطلع ساختن پرزیدنت ترامپ ازقابلیت های جدید نظامی کشورش بوده است .

در واقع ایالات متحده اجازه داده تا ارتش عرب سوریه و چند گروه نظامی روسیه ، غوطه را از تصرف عناصر جهادی آزاد سازند .

تنها انگلستان کوشیده از جریان این عملیات پیشگیری کند و از این رو موضوع ٬٬ اسکریپال٬٬ را طراحی کرد ، چرا که با از میان رفتن نظم فعلی جهانی ، باید بار دیگر به سخن پرانی های دوران جنگ سرد باز گردیم و گاو چران های مهربان را در برابر خرس های بد سگال روسی قرار دهیم .

در ماه ژوئن، ارتش عرب سوریه که توسط نیروی هوایی روسیه حمایت می شد ، به سوی جنوب این کشور حرکت کرد ، و سفیر ایالات متحده در اردن ، به عناصر جهادی خبر داد که باید از این پس به تنهایی از خود دفاع کنند و نمی توانند از کمک ها و حمایت پنتاگون و ایالات متحده بهره مند شوند .

در ۱۶ ماه ژوئیه در هلسینکی ، پرزیدنت پوتین و دونالد ترامپ مسائل را ژرف تر بررسی کردند . آنها در ارتباط با باز سازی ، به مفهوم پرداخت غرامت های جنگی گفتگو نمودند . دونالد ترامپ ، از دوسال پیش ، همانگونه که بارها به این موضوع تاکید داشته ایم ، تفکری متضاد ایدئولوژی پیوریتن و کاپیتالیزم مالی و امپریالیزمی که از آن ناشی می شود ، دارد . اوبه صراحت تصور می کند که کشورش نباید متحمل جنایات گذشتگان خود باشد که ملت آمریکا قربانیان آن بوده اند .او تاکید دارد که جنایات به خاطر تحریکات و به نفع نخبگان مالی فراملیتی صورت گرفته . و تصور می کند که آنها باید غرامت این جنایات را بپردازند ، حتا در صورتی که کسی به طور دقیق راهکارهایی که می تواند آنها را موظف به پرداخت آن نمایدنشناسد .

هر دو رئیس جمهور ، برای بازگشت پناهندگان نیز تسهیلاتی را در نظر گرفتند . از این رو پرزیدنت ترامپ مفاهیم بیانات رئیس جمهور پیشین خود را بهم ریخته که در آن
٬٬ فرار از فشارهای دیکتاتورها ٬٬ و نه سلطه ی عناصر جهادی مطرح می گردید .

در حالی که در جنوب سوریه ، عناصر جهادی نیز فرار را به قرار در برابر نیروهای سوری و روسی ترجیح می دادند ، چند گروه از عناصر داعشی بخت برگشته دست به جنایات هولناکی زدند ، سرگئی لاوروو ، وزیر امور خارجه ی روسیه و والری گراسیموو ، فرمانده ی ستاد ارشد ارتش روسیه ، به خاور میانه و اروپا سفر کردند .

اتحادیه ی اروپا بی سر و صدا آنها را پذیرفت . در واقع ، به گفته ی رسانه های غربی ، ژنرال گراسیموو یک کشورگشاست که کریمه را تصرف کرده و آن را به خاک روسیه ملحق ساخته . از این رو ورود او به اتحادیه ی اروپا ممنوع می باشد ، چرا که به طور خود خوانده مدافعی٬٬ وضعیت حقوقی دولتی ٬٬ شده است . اما متاسفانه ، از آنجاییکه زمانی باقی نمانده بود تا او را از لیست تحریمات خارج نمایند ، اتحادیه ی اروپا تصمیم گرفت تا نسبت به اصول خود چشم پوشی نماید و به طور استثنایی این قهرمان اتحاد میان کریمه و روسیه را در خاک خود راه دهد . از آنجاییکه که رهبران غربی اتحادیه نسبت به این دودوزه بازی شرمگین بودند ، هیچ گونه عکس رسمی از نشستی که با فرستاده های روسی داشتند گرفته نشد .

فرستاده های روسی به هر کدام از مخاطبین خود پیام نتیجه ی نشست هلسینکی را یادآوری نمودند . و به لحاظ فضیلت و دانشی که داشتند ، حاضر نشدند تا از نقش این کشورها در جنگ با سوریه پرس و جو نمایند ، و به عکس از آنها دعوت کردند تا برای پایان دادن به آن اقدام نمایند . اقداماتی از قبیل عقب نشینی نیروهای ویژه ، پایان دادن به جنگ پنهان ، توقف کمک رسانی به عناصر جهادی ، بازگرداندن پناهندگان ، بازگشایی سفارت ها . همچنین آنها یادآوری کردند که هر کشوری قادر است بدون هیچ محدودیتی در بازسازی سوریه اقدام نماید .

صدر اعظم آلمان آنگلا مرکل و پرزیدنت امانوئل ماکرون ، درست پس از بازگشت فرستادگان از پنتاگون سوال کردند که آیا براستی پرزیدنت ترامپ قصد دارد تا برخی از سازمان های فراملیتی را مانند ( لافارژ ، ک ک ار ، و غیره ) وادار به پرداخت غرامت نماید ـ که هدف از این کار ایجاد بحران ورای اقیانوس اطلس بوده است . عمل پرزیدنت ماکرون که از کادر های سابق بانک روتچایلد بوده ، بسیار اسف انگیز است: او برای نشان دادن حسن نیت خود ،۴۴ تن کمک های بشر دوستانه را توسط ارتش روسیه برای ملت سوریه فراهم نمود .

در خاور میانه ، سفر نمایندگان روسیه ، بازتاب گسترده ای داشت . لاوروو و گراسیموو ، تشکیل پنج کمیسیون برای بازگرداندن پناهندگان را اعلام کردند . در کشورهای مصر ، لبنان ، ترکیه ، عراق و اردن ، نمایندگان کشورهای میزبان و روسیه و سوریه حضور خواهند داشت . اما هیچ کس حاضر نشد تا این سوال بحث برانگیز را مطرح کند : که چرا این کمیسیون به همراه اتحادیه ی اروپا تشکیل نشد ؟

با توجه به بازگشایی سفارت های امارات متحد عربی، کشورهای غربی و متحدان نزدیک آنها در حال گفتگو برای بازگشایی سفارت های خود می باشند .

در این بین دلنگرانی اسرائیل باقی می ماند که خواستار خروج مشاوران نظامی ایرانی و میلیشیای حامی ایران - از آن جمله حزب الله می باشد . بنیامین ناتانیاهو رفت و آمدهای خود را به مسکو و سوشی تکرار کرده تا بتواند درخواست خود را به کرسی بنشاند . باید به خاطر بیاوریم که ژنرال گراسیموو از گستاخی شکست خوردگان اسرائیلی این جنگ با تمسخر یاد کرده که خواستار خروج ایرانیان پیروز می باشند . لاوروو نیز در پس اصول دیپلماتیک یادآوری نمود که کسی حق مداخله در امور کشور سوریه را ندارد .

کشور روسیه توانست مسئله را به این صورت حل نماید :که پلیس نظامی روسیه ، نیروهای سازمان ملل را در خط مرزی میان سوریه و اسرائیل باز خواهد گرداند ، محلی که در چهار سال گذشته از آنجا بیرون رانده شده بودند و تمام این سال ها توسط عناصر القاعده جایگزین و از طریق تساهال حمایت می شدند . روسیه علاوه بر باقی ماندن در پشت خط مرزی در سرزمین سوریه ، هشت پست دیده بانی نظامی در این مکان قرار می دهد . به این ترتیب مسکو می تواند در عین حال به سازمان ملل و کشور سوریه اطمینان خاطر بدهد که عناصر جهادی هرگز به این مکان باز نخواهند گشت و اسرائیل نیز مطمئن باشد که ایران از سوریه به او حمله نخواهد کرد .

اسرائیل که بر فروپاشی جمهوری عرب سوریه حساب می کرد و رئیس جمهور این کشور را ٬٬ جلاد٬٬ می خواند ، ناگهان از طریق وزیر دفاع خویش آویگور لیبرمن ، پذیرفته که سوریه در این جنگ پیروز شده و پرزیدنت اسد ، رهبر قانونی این کشور می باشد . لیبرمن برای نشان دادن حسن نیت خود ، گروهی از عناصر داعشی را به توپ بست ، در حالی که آنها را پیش از این حمایت می کرد .

به این صورت و آهسته و پیوسته ، فدراسیون روسیه و کاخ سفید توانستند در روابط بین الملل نظمی بر قرار سازند و از چندین عامل و بازیگر مهم خواستند تا از این جنگ عقب نشینی نمایند ، و به فکر باز سازی این کشور باشند . ارتش عرب سوریه نیز برای آزادی سرزمین خود تلاش می کند . در این بین پرزیدنت ترامپ نیز باید قشون خود را از منطقه ی جنوبی التنف و شمال کشور ( شرق فرات ) بیرون ببرد و پرزیدنت اردوغان نیز عناصر جهادی که در شمال غربی ( ادلیب ) پناهنده شده اند را به حال خود باقی بگذارد .

ترجمه توسط
Sylvia Bejanian