غربی ها در مرگ نلسون ماندلا اشک می ریزند، و در چنین روزهائی حتی غمگین تر از خود آفریقائی ها بنظر می رسند. این سوگواری شاید به گونه ای جبران ایدئولوژی استعماری و جنایاتی باشد که به نام او مرتکب شدند. ولی باورکردنی نیست که این سیل واکنش های سوگوارانه بتواند مانعی باشد برای تداوم دولت نژاد پرستی مانند آفریقای جنوبی که از دیدگاه تاریخی بر اساس جهان بینی سسیل رودز(1) نظریه پرداز «امپریالیسم ژرمنی» بنیانگذاری شده بود. در نتیجه الگوی ماندلا ادامه دارد.
در سراسر جهان از یادمان نلسون ماندلا به مناسبت درگذشت او تجلیل به عمل می آید. ولی چنین بزرگداشتی به چه کار خواهد آمد اگر ببذیریم که آن ایدئولوژی نژاد پرستانه ای که در آفریقای جنوبی با شکست مواجه شد، همچنان در اسرائیل تداوم یابد؟
صهیونیسم نه تنها محصول یهودیت نیست بلکه همین یهودیت مدت ها سر سختانه علیه آن مخالفت می کرد. ولی صهیونیسم یک طرح امپریالیستی است که حاصل ایدئولوژی پیوریتن بریتانیائی می باشد. طی قرن هفدهم، لرد کرامول(6) رژیم سلطنتی انگلیس را سرنگون ساخت و سپس رژیم جمهوری را اعلام کرد. او جامعۀ برابرخواه را بنیانگذاری نمود و سپس بر آن شد که تا جای ممکن، قدرت کشورش را گسترش دهد. به همین علت، کرامول امیدوار بود که در اتحاد با مهاجران یهودی، به تشکل پیش قراولان امپریالیست بریتانیائی تحقق ببخشد. او برای بازگشت یهودیان به انگلستان مجوز قانونی صادر کرد، یعنی یهودیانی که چهار صد سال پیش رانده شده بودند، و اعلام داشت که دولت یهودی و اسرائیل را ایجاد خواهد کرد. با این وجود کرامول بی آن در جلب موافقت یهودیان برای پیوستن به چنین طرحی توفیقی بدست آورد، درگذشت.
از دوران طرح کرامول، امپراتوری بریتانیا بی وقفه مهاجران یهودی را برای تشکیل دولت یهودی تشویق کرد، در این مورد می توانیم از بنیامین دیزرائیلی(7) یاد کنیم. نخست وزیر ملکه ویکتوریا در گردهمآئی برلن (1884). ولی با وجود نظریه پرداز امپریالیسم بریتانیائی، سسیل رودز «بسیار محترم و عالی مقام»، جریان تغییر کرد _ بنیانگذار الماس های «دو بیرز»(8) و رودزیا _ که در شخصیت تئودور هرتسل (9) لابی گرا همان فردی را یافته بود که برای اجرای اهدافش جستجو می کرد. این دو مرد جهان سیاست نامه های متعددی رد و بدل کردند که از سوی رژیم سلطنتی در صدمین سال درگذشت رودز دسترسی به آن هنوز ممنوع بود. جهان می بایستی تحت سلطۀ «نژاد ژرمن» در آید (یعنی به باور آنها بریتانیائی ها به انضمام ایرلندی ها، ایالات متحده و کانادا، استرالیائی ها و زلاند جدید، و آفریقای جنوبی)، می بایستی به کمک یهودیان امپراتوری شان را با فتح سرزمین های جدید گسترش دهند.
تئودور هرتسل نه تنها به جلب توافق مهاجران یهودی برای پیوستن به چنین طرحی نائل آمد، بلکه با استفاده از اساطیر کتاب مقدس افکار عمومی جامعۀ یهودی را نیز تحت تأثیر قرارداد. از این پس دولت یهودی در سرزمین بکری بنا نخواهد شد، در اوگاندا یا در آرژانتین نخواهد بود، بلکه در سرزمین فلسطین بنا خواهد شد و اورشلیم نیز پایتخت آن خواهد بود. در نتیجه، دولت اسرائیل به شکلی که امروز می بینیم در عین حال فرزند امپریالیسم و یهودیت است.
اسرائیل از همان آغاز اعلام یکجانبه برای موجودیت خود، به سوی آفریقای جنوبی و رودزیا تمایل پیدا کرد، یعنی تنها دولت هائی که به انضمام اسرائیل نشان کلونیالیسم سسیل رودز را بر خود داشتند. از این دیدگاه مهم نیست که آفریقای جنوبی ها از نازیسم پشتیبانی کرده باشند و یا در انکشاف همین جهان بینی کوشیده باشند. اگر چه نخست وزیر جان ورستر(10) سال 1976 به فلسطین اشغالی سفر رسمی داشت، از سال 1953 مجمع عمومی سازمان ملل متحد «اتحاد بین نژاد پرستی آفریقای جنوبی و صهیونیسم» را محکوم کرده بود. هر دو کشور در زمینۀ تحریف در رسانه های غربی، دور زدن محاصرۀ اقتصادی، یا ساخت بمب اتمی، در همکاری تنگاتنگ با یکدیگر بودند.
الگوی نلسون ماندلا نشان می دهد که آزادسازی از این ایدئولوژی و دستیابی به صلح مدنی امکان پذیر است. امروز، اسرائیل تنها وارث جهان امپریالیست به تعبیر سسیل رودز است. صلح مدنی ایجاب می کند که اسرائیلی ها و فلسطینی ها دو کلر (11) و ماندلای خود را جستجو کنند.
— -
پی نوشت :
1) Cecil Rhodes
2) EschelRhoodie
3) Yitzhak Rabin
4) Henrik van den Bergh
5) Shimon Peres
6) Lord Cromwell
7) Benjamin Disraéli
8) De Beers
شرکت تجاری برای استخراج الماس در آفریقای جنوبی که سال 1888 بنیانگذاری شد و امروز نیز در چندین کشور فعال می باشد.
9) Theodor Herzl
10) John Vorster
11) De Clerc (Frederik Willem de Klerk)
وکیل و سیاستمدار آفریقای جنوبی. رئیس جمهور سابق آفریقای جنوبی