کردها بخشی جداناپذیر از جامعه سوریه هستند. این مجسمه باشکوه ژنرال صلاح الدین کردی، در ورود به شهر باستانی دمشق است. او دمشق را در سال ۱۱۷۴ آزاد کرد و مؤسس سلسله ایوبیه هاست.

جابجایی نیروها و جنگ تابستان در شمال سوریه ممکنست برای برخی ناظران خارجی بیربط بنظر برسد، اما با این حال هر نیروی موجود برای پیگیری اهداف خود با سرسختی ادامه می دهد.

در حالی که بازیگران اصلی اعلام کرده اند که علیه داعش میجنگند، امارت اسلامی (دولت اسلامی یا داعش) تغییر مکان داد، ولی تنها به بیابان عقب نشینی کرد. هدف واقعی این حوادث در نهایت ایجاد یک کردستان به ضرر ساکنان عرب و مسیحی است .

این تجزیه و تحلیلی از اهداف نیروهای اصلی حاضر است – اما اجازه دهید ابتدا ذکر شود که سوریه یک کشور مستقل است، و هیچ کدام ازبازیگران عمده ذکر شده در اینجا به هیچ وجه، هیچ حقی ندارند که کشور را تکه تکه کنند تا یک نهاد و یا کشور جدید ایجاد نمایند.

از ُنه پاسخ به مسئله کردها، هفت تای آن غیرمشروع است

۱- داعش مخالفتی با ایجاد کردستان نمی کند، اما تا زمانی که در شرق فرات نباشد؛

امارت اسلامی – توسط جان نگروپونته ایجاد شد، سپس توسط ژنرال دیوید پتراس در عراق – و هنوز تحت کنترل اوست. او ریاست سرکردگی مقاطعه کاری این اتحاد اخوان المسلمین، نقشبندی ها، و قبایل سنی بیابان سوریه و عراق را به ترکیه داد.

بنابراین، وقتی که ارتش ترکیه جارابلس را از داعش گرفت، جهادی ها بدون هیچ جنگی، در اطاعت از مربی ترک خود، کنار کشیدند.

پس از جنگ عین العرب (کوبانی)، داعش اصل ایجاد یک کردستان را پذیرفت، اما نه در شرق فرات.

۲- اکنون ایجاد یک کردستان در سوریه برای آمریکا مطلوب است؛

در طول جنگ جهانی اول، رئیس جمهور آمریکا وودرو ویلسون در میان اهداف جنگی خود ایجاد ارمنستان، اسرئیل و کردستان را مشخص کرده بود. در پایان جنگ، او برای ارزیابی از موقعیت منطقه، کمیسیون کینگ – کرین را فرستاد. گزارش آنها چنین بود:

«کردها بر مبنای حضور خود مدعی هر قلمرو بزرگی هستند، اما از آنجایی که آنها از نزدیک با ارامنه، ترک ها و دیگران آمیخته اند، و در میان خودشان، (شیعه و سنی)، در قزلباش ها تقسیم شده اند، بنظر میرسد که بهترست آنها به منطقه جغرافیایی طبیعی واقع شده بین پیشنهاد منطقی ارامنه در شمال، و بین النهرین در جنوب، با سنگر و استحکامات بین فرات و دجله به عنوان حد غربی آن و مرز فارسی به عنوان حد شرقی آن (...) محدود شوند. از آنجایی که ترک ها و ارامنه زیاد نیستند، امکان دارد که بسیاری از آنها را به این منطقه در مبادله داوطلبانه جمعیتی جابجا کرد، و در نتیجه یک استان تقریباً یک و نیم میلیونی از ساکنان بدست آوریم، که تقریباً تمام آنها کردها باشند. و بالاجبار امنیت کلدانیان، نسطوریان و مسیحیان سوریه که در این منطقه زندگی میکنند، تضمین شده است».

قتلعام مسیحیان که از سال ۱۸۹۴ تا سال ۱۹۲۳ بطول انجامید، ابتدا توسط امپراتوری عثمانی، بعد توسط ترک های جوان با همکاری رایش دوم آلمان و جمهوری وایمار صورت گرفت، و کمیسیون کینگ – کرین تنها پس از پایان این قتلعام از این منطقه بازدید کرد . از آنجایی که ترک ها از جنگجویان کرد برای قتلعام مسیحیان استفاده میکردند، کمیسیون درباره امکان اسکان ارامنه در یک کشور کردی خیلی محتاط بود. از نوامبر ۲۰۱۵، کردهای وای پی دی (یگان مدافع خلق) تلاش کرده اند که با زور، مسیحیان آشوری را در شمال سوریه کردی کنند، و زخم کهنه را دوباره باز کنند.

در هر صورت، با کنفرانس سور(۱۹۲۰)، یک کردستان بر روی کاغذ ایجاد شده بود. اما با شورش ترک ها به رهبری مصطفی کمال روبرو شد، و هرگز به بوقوع نپیوست، و آمریکا با معاهده لوزان (۱۹۲۳)، این ایده را رها کرد.

ما میتوانیم به این نقشه نگاه کنیم، که از سایت لیس سلیس دو موین – اورینت (کلیدهای خاورمیانه) قرض گرفته شده است. رئیس جمهور ویلسون ایجاد کردستان خود را در آن نقشه در درون جایی طراحی کرده بود که در حال حاضر ترکیه و بخش کوچکی از کردستان کنونی عراق است، و کشور کنونی سوریه مطلقاً به این پروژه ربطی ندارد.


رنگ قرمز: دوکت/کشور کردی طراحی شده توسط معاهده سور در سال ۱۹۲۰
رنگ آبی: قلمرو تحت قیمومت فرانسه در سال ۱۹۲۰، که توسط ملی گرایان ترک پس گرفته شد
رنگ قهوه ای: قلمرو تحت قیمومت بریتانیا در سال ۱۹۲۰، که توسط ملی گرایان ترک پس گرفته شد
رنگ سبز: قلمرویی که در سال ۱۹۲۰ به ارامنه نسبت داده شد بود، و توسط ملی گرایان ترک پس گرفته شد

حافظ الاسد سوریه در طول جنگ داخلی ترکیه، براساس پیشنهاد رئیس جمهور ویلسون به پ ک ک کمک کرد. به عبدالله اوجالان رهبر پ ک ک، که با نوشته خود قول داد هرگز مدعی قلمرو سوریه نمیشود، پناهندگی سیاسی ارائه داد. در حالی که برطبق سرشماری سال ۱۹۶۲، حدود ۱۶۲۰۰۰ کرد در سوریه زندگی میکردند، یک میلیون کرد ترکیه به دنبال پناهندگی در سوریه بودند، که پناهندگی سیاسی دریافت کردند. امروز آنها ۲ میلیون هستند، که شهروندی سوریه را در سال ۲۰۱۱ دریافت نموده اند. آنها در آغاز جنگ برای دفاع از سوریه، با سلاح و حقوق دریافتی از دمشق علیه مزدوران اسلامی جنگیدند.

سپس آمریکا تغییر عقیده داد، و به سران مختلف کرد در عراق و سوریه و ترکیه وعده داد که چنانچه علیه دمشق بجنگند، برای آنها در سوریه کشوری بوجود می آورد. برخی از آنها این پیشنهاد را پذیرفتند.

در آغاز سال ۲۰۱۴، زمانی که گروه دیوید پتراس برای توسعه داعش و حمله به استان الانبار( عراق) طرح ریزی میکرد، او به دولت اقلیم کردستان اجازه داد تا میدان های نفتی کرکوک را تسخیر کند. از آنجایی که افکار عمومی تنها برای نشان دادن جنایات مرتکب شده داعش شکل داده شده بود، این کار بدون کمترین اعتراض بین المللی صورت گرفت.

۳- روسیه از حقوق اقلیت کرد حمایت میکند؛

روسیه قبل از هرچیز، از پروژه خود مختاری منطقه کردستان سوریه، بر مبنای مدل جمهوری های مستقل خود حمایت کرد. نمایندگی یگان مدافع خلق در فوریه گذشته در مسکو افتتاح شد.

با این حال، روسیه با واکنش خشمگین سوری ها روبرو گشت، و روس ها متوجه شدند که وضعیت سوریه متفاوت از کشور خودشان است. اقلیت های سوری در یک چنین موقعیتی به هم پیوسته اند و هیچ منطقه ای وجود ندارد که آنها (اقلیت های سوری) در اکثریت باشند. در دفاع از کشور، این ترکیب از جمعیت ها در بیش از هزار سال، سازمان دهی شده اند، بطوریکه هر جایی، که یک اقلیت به یک مهاجم بالقوه وصل شود، قادر به حمایت از بقیه جمعیت است. متعاقباً، دولت/کشور سوریه نه با محول کردن مدیریت مناطق متمایز، بلکه با سازماندهی نهادها و مدیریت به شیوه ای سکولار، در هر دو سطح مذهبی و قومی حقوق اقلیت ها را تضمین میکند.

بنابراین امروز، روسیه به مسئله کردها جور دیگری نگاه میکند. بطور کلی در دفاع از حقوق اقلیتها، و به ویژه در این موضوع درگیر شده است، اما می پرسد که با کدام طرف هستید – یا باید با اسلامگرایان و یا علیه آنها باشید. در واقع، در این لحظه، همه نوع کردها با اسلامگرایان می جنگند، نه به این دلیل که آنها اسلامگرا هستند، بلکه به منظور پس گرفتن سرزمینهایی که تحت کنترل جهادی هاست، و بنوبه خود برای اشغال آنها و به نفع خود خودشان. بنابراین روسیه خواهان آن شده است که آنها مشخص کنند که متحد چه کسی هستند – واشنگتن یا مسکو.

۴- ترکیه با نظارت طایفه بارزانی ایجاد یک کردستان را در سوریه میخواهد؛

آنکار حاضر به قبول این احتمال نیست که کردستان سوریه به عنوان سنگر پشت پایگاه عملیاتی در خدمت پ ک ک قرار گیرد، و نفوذش را به ضرر ترکیه گسترش دهد. آنکارا روابط عالی خود را با دولت اقلیم کردستان عراق حفظ میکند، و دلیلی برای مخالف با ایجاد یک کردستان سوریه ندارد. به همین دلیل، رئیس جمهور رجب طیب اردوغان یک توافق محرمانه با یکی از دو رؤسای جمهور یگان مدافع خلق سوریه منعقد کرده است، و با این چشم انداز از این موقعیت آنها حمایت کند. با این حال، وقتی که کردها در انتخابات عمومی در ژوئن ۲۰۱۵ خوب رأی آوردند، توافق آنها طول نکشید، و همین رئیس جمهور اردوغان سر قول خود نایستاد و کردهای ترکیه را سرکوب کرد.

راستگرایان افراطی ترکیه، چه مظهر زنده کردن ام اچ پ و گرگهای خاکستری باشند، یا با میلی گروس رئیس جمهور اردوغان، مدعی یک ایدئولوژی نژادی هستند. طبق نظر این احزاب و شبه نظامیان، ترکیه باید اسلامی باشد و برمبنای نژاد ترک و مغول باشد، که دلالت بر اخراج مسیحیان و کردها دارد. اپوزیسیون در این طرز فکر سهیم نیست، بنابراین شمار زیادی از کردها کاملاً ادغام شده اند.

وقتی که بنیانگذار گرگهای خاکستری، الپ ارسلان تورک، معاون نخست وزیر شد، و آشکارا از امکان انحلال کردها بر مبنای مدل کشتار مسیحیان در طول نسل کشی ارامنه و یونانی های پونتیک فراخوان داد، عبدالله اوجولان، پ ک ک را تأسیس کرد. او تا سال ۱۹۸۸، در دمشق پناهندگی سیاسی گرفت، و آنکارا در آن زمان تهدید کرد که اگر سوریه به پناه دادن به او ادامه دهد، اقدام به له کردن وسرکوب همسایه خود خواهد نمود. حافظ الاسد از اوجولان خواست تا کشور دیگری پیدا کند که بتواند به او پناهندگی ارائه دهد. او سرانجام توسط موساد، با کمک کردهای پی دی ک (حزب دمکرات کردستان) در کنیا ربوده شد، که تاکنون در ترکیه زندانی شده است.

۵- ایران مخالف ایجاد کردستان است؛

تقریباً ۴ میلیون و نیم کرد ایرانی هستند. آنها مستعد منطقه ای هستند که در آن نماینده اکثریت می باشند. اگرچه آنها دارای برابری حقوقی هستند، اما منطقه آنها هنوز هدف تبعیض است، و از مناطق فارس نشین کمتر توسعه یافته است.

از آنجایی که ایجاد یک دولت جدید میتواند باعث تشویق تجزیه طلبی در دیگر اقلیت ها، مانند بلوچ گردد، جمهوری اسلامی بسیار علاقمند به لمس ناپذیری مرزهای خود است.

درنهایت، ایران متحد سوریه است، و قبول نمیکند که یک کردستان به ضرر سوریه ایجاد شود.

۶- دولت اقلیم کردستان عراق موافق با ایجاد یک کردستان بزرگ بین عراق و سوریه است؛

دولت اقلیم کردستان عراق در رابطه با کردهای سوریه بسیار محتاط است. در واقع، این دو گروه از مردم به یک زبان (گورانی و کورمانجی) صحبت نمیکنند، و تضاد تاریخی دارند که به قدمت جنگ سرد است. کردهای عراقی از ورود کردهای سوریه به قلمرو خود، و از دسترسی آنهایی که هنوز مظنون به روابط با پ ک ک ترکیه هستند، جلوگیری میکنند.

پریزیدنت مسعود بارزانی که در سال ۲۰۱۲ قدرت را در دست گرفت، جلوی انتخابات را گرفته است. او یک رژیم فاسد و مستبد را برپا کرد، و از به قتل رساندن مخالفان خود دریغ نمی ورزید. او با کمک داعش قلمرو منطقه ای خود را تا۴۰ ٪ گسترش داد، و حوزه های نفتی کرکوک را ضمیمه کرد، سپس نفت به سرقت رفته توسط داعش را از طریق خط لوله خود منتقل کرد. فتح منطقه هاشور شده در نقشه زیر، تداوم جغرافیایی بین منطقه او و کردستان نهایی در شمال سوریه را فراهم میکند.


رنگ سبز: منطقه عملیات پ ک ک
سبز هاشور زده: منطقه کردهای سوریه که توسط یگان مدافع خلق کنترل شده است
رنگ قرمز: کردستان خودمختار عراق
قرمز هاشور زده: منطقه عملاً توسط یگان مدافع خلق و یو پ ک کنترل شده

دولت اقلیم کردستان عراق پس از حمایتی که از داعش در نبرد عین العرب (کوبانی) کرد، به درخواست واشنگتن با یگان مدافع خلق نزدیک شد، و کمک نمادین ارائه داد. «رئیس جمهور» مسعود بارزانی بطور منظم اظهار نظر میکند که منطقه او در حال اعلام استقلال خود است، و سپس ضمیمه بخشی از سوریه را در ذهن خود مجسم میکند. با این حال، او بشدت مخالف ایجاد کردستانی است که توسط صالح مسلم رهبری شود.

۷- اسرائیل علاقمند به ایجاد یک کردستان بزرگ در عراق و سوریه، اما نه در ترکیه است.

اسرائیل قبل از هر چیز به منظور امنیت خود، برای ایجاد یک منطقه غیرنظامی در مرز هایش، به ضرر همسایگان خود – سینای مصر و جنوب لبنان اصرار میورزد. با این حال، با فن آوری موشکی، این استراتژی را رها کرد و هر دو سینا و جنوب لبنان را ترک کرد. از سال ۱۹۸۲، یک استراتژی توسعه داده است، که سه قدرت بزرگ منطقه – مصر، سوریه و عراق را از عقب کنترل میکند. اسرائیل به منظور حفظ این کنترل، و برای ایجاد دولت مستقل سودان جنوبی اصرار کرد، و امروز برای ایجاد ایجاد یک کردستان بزرگ بین سوریه و عراق فشار می آورد.

اسرائیل با طایفه بارزانی ازدوره جنگ سرد، تا به امروز که در کردستان عراق در قدرت است، روابط خیلی نزدیکی دارد.

۸- فرانسه علاقمند به حل مسئله کردها بدون الحاق سرزمین ترکیه است؛

در سال ۲۰۱۱، وزرای امور خارجه فرانسه و ترکیه، آلن ژوپه و احمد داوود اوغلو، معاهده ای را امضاء کردند که برای حمایت ترکیه در جنگ علیه لیبی و سوریه (که هنوز شروع نشده بود)، در ازای حمایت فرانسه جهت عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا، و حل مسئله کردها به ضرر همسایگان ترکیه طراحی شده بود. به عبارت دیگر، فرانسه در ایجاد یک دولت مستقل، در سوریه و یا در عراق، و یا در جای دیگری بین دو کشور موافقت کرد، تا بتواند اعضای پ ک ک را اخراج کند. این توافق، که برای جنایت علیه بشریت طراحی شد، البته مخفی باقی ماند و توسط پارلمان های مربوطه آنها تصویب نشده است.

در ۳۱ اکتبر سال ۲۰۱۴، رئیس جمهور فرانسوا اولاند، با رجب طیب اردوغان در کاخ الیزه ملاقات کرد. یکی از دو رئیس جمهور یگان مدافع خلق سوریه، صالح مسلم، مخفیانه به جلسه آنها پیوست. این سه مرد در ایجاد کردستان در سوریه، به ضرر ساکنان کنونی توافق کردند، که صالح مسلم به عنوان رئیس جمهور « کاندید» شد.

با این حال، پس از نبرد عین العرب (کوبانی به زبان کردی)، به درخواست آمریکا، این بار رئیس جمهور اولاند بطور عمومی، رئیس جمهوردیگر یگان مدافع خلق، اسیه عبدالله را ملاقات کرد، که باعث خشم آنکارا شد (۸ فوریه ۲۰۱۵). در واقع، خانم عبدالله مشهور به وفادار بودن به رهبر پ ک ک، عبدالله اوجالان است، و بنابراین مخالف ریاست صالح مسلم است.

فرانسه پس از حملات پاریس، موضع خود را تغئیر داد و اصرار بر تصویب قطعنامه ۲۲۴۹ شورای امنیت کرد، که اجازه مداخله نظامی علیه داعش می دهد، بهانه ای بسیارعالی برای ایجاد یک دولت جدید. اما آمریکا و روسیه این پروژه فرانسه را در آخرین لحظه رد کردند، بنابراین پاریس بدون اجازه دمشق نمیتواند در سوریه مداخله کند.

۹- سه جناح اصلی کرد برای ایجاد کردستان در هر جا که باشد، به این شرط که نه توسط رقبای آنها، بلکه توسط خودشان کنترل شود، موافق هستند؛

در طول جنگ سرد، کردها بین حامیان آمریکا (پ د ک) و طرفداران روسیه (پ ک ک)، با یگان مدافع خلق به عنوان نماینده پناهندگان پ ک ک در سوریه تقسیم شده بودند. دیگران نیز به این شکاف اساسی اضافه شدند، بنابراین امروز، حدود بیست حزب سیاسی کرد وجود دارد.

جامعه کرد طبق یک سیستم قبیله ای سازماندهی شده است که یادآور جنوب ایتالیا ست، به گونه ای که وفاداری سیاسی توسط خانواده، تا افراد جداگانه تصمیم گیری میشود.

در قرن های ۱۸ و ۱۹، رهبران کرد همواره به اتحاد با قدرت های بزرگ امتیاز می دادند، تا در میان جمعیتی که با آنها زندگی میکردند. به این ترتیب، آنها به ضرر مردم خودشان موفق به زنده ماندن می شدند – وضعیتی که شبیه رفتار رهبران مارونی لبنان است.

در سال های ۱۹۷۴-۷۵، کردهای عراقی با آمریکا علیه احمد حسن البکر ائتلاف کردند. اما زمانی که البکر آنها را سرکوب کرد، آمریکا مداخله ننمود. زمانی که کمیسیون سنا از هنری کسینجر وزیر امورخارجه آمریکا پرسید که آیا از این که کردها را به حال خود رها کرد، احساس شرم نمیکند، پاسخ داد:«سیاست خارجی آمریکا یک تلاش بشردوستانه نیست».

رهبران کرد، که پروژه آمریکا را به امید دسترسی به مقامات مهم در دولت آینده پذیرفتند، حاضر به تحمل مسئولیت مصیبتی نیستند که آنها را ازساختار قدرت آینده دور می کرد . در واقع، برای کردها لازم است که جمعیت های مسیحی عرب و آشوری ساکن شمال سوریه را که به آنها پناه داده اند، بزور اخراج و یا قتلعام کنند.

استفاده اخیر از زور به منظور پیشبرد هریک از این پروژه ها

در طول تابستان ۲۰۱۶، آمریکا به اف دی اس (به عبارت دیگر اعضای یگان مدافع خلق و عده ای مزدور مسیحی و عرب) کمک مستقیم کرد تا شهر منبیج را از داعش، که در واقع آنها غیرمستقیم از طریق ترکیه حمایت میشدند، بگیرند. به محض این که پیروزی مسلم شد، پنتاگون یگان مدافع خلق را مجبور کرد که به نفع گروه های مخالف دمشق شهری را که تازه گرفته اند، ترک کنند.

در ۲۳ اوت ۲۰۱۶، در کاخ سفید، رئیس جمهور ترکیه رجب طیب اردوغان و مسعود بارزانی، رئیس کردهای عراقی، ائتلافی را علیه احزاب دیگر کرد منعقد کردند

در ۲۳ اوت، رئیس اقلیم دولت کردستان عراق، مسعود بارزانی، با افتخار با رهبران اصلی ترکیه ملاقات کرد. به ویژه، او دو ساعت جلسه با رئیس جمهور اردوغان داشت. کردستان عراق حمایت خود را به ترکیه علیه کردهای پ ک ک ابراز نمود، و با ترکیه جهت نابودی تأسیسات آنها در کوهستان های عراق نقشه کشید. علاوه براین، هر دو طرف درباره همکاری انژی – احتمالاً روشی که در آن آنها برای ادامه بهره برداری از نفت به سرقت رفته توسط داعش برنامه ریزی کردند.

در همین روز، ارتش ترکیه وارد قلمرو سوریه شد و شهر جارابلوس (بین مرز و منبیج) را از داعش گرفت. از آنجایی که داعش از مربی ترک خود اطاعت میکند، عملیات بدون درگیری پایان یافت. در واقع، برای لحظه ای، هرگز جنگی، در اینجا و یا در هرجای دیگری، بین ارتش ترکیه و داعش وجود نداشته است.

ارتش ترکیه برای گسترش مزیت خود، بگونه ای که بسوی منبیج حرکت کرد، پیشروی خود را با گرفتن روستاها دنبال کرد. اگرچه آمریکا دستور توقف آن را داد، اما ارتش ترکیه به پیشروی خود ادامه داد. سیا سپس موشک های ضد تانک را به یگان مدافع خلق داد، که ابتدا برای استفاده علیه تانک های ترکیه (اما نه در جارابلوس)، سپس علیه فرودگاه ترکیه در دیاربکر استفاده کرد. ارتش ترکیه پیام را گرفت، و به جارابلوس عقب نشینی کرد، روستاهای جنوب شهر را به ملیشای ترکمن داد، که این بار، زیر پرچم خالی ارتش آزاد سوریه میجنگیدند.

روز پس از دیدار مسعود بارزانی، معاون رئیس جمهور آمریکا، جو بایدن، نیز به ترکیه سفر کرد. زمانی که جوبایدن سناتور بود، پیشنهادی برای ثبت قانونی کرد که هدفش اعلام استقلال کردستان عراق بود. او اعلام کرد که از یگان مدافع خلق پرسیده بود تا به غرب فرات عقب نشینی کند – منطقه ای که شامل منبیج است – که اگر قبول نشود باعث توقف حمایت واشنگتن از کردها خواهد شد. با این حال، از آنجایی که داعش روشن ساخته است که آنها به یگان مدافع خلق اجازه مستقر شدن در شرق فرات را نمیدهند، این مشکل است مشخص کرد که آنها کدام قلمرو را ترک کرده اند.

در پایان، یک توافق ضمنی بین آنکارا و دمشق جهت جلوگیری از یک دولت تحت مدیریت کردستان توسط یگان مدافع خلق نائل آمد، در حالی که علیرغم تغییر موضع جدید واشنگتن علیه ایجاد یک کردستان، توافق دیگری بطور رسمی بین پنتاگون و یگان مدافع خلق برای جلوگیری از تیراندازی به یکدیگر منعقد شد.

ترجمه توسط
آمادور نویدی