روسیه از سیاست یک بام و دو هوای سازمان ملل و ایالات متحده پرده بر داشت

به هنگام کنفرانس خبری در ۲۰ اوت در مسکو ، وزیر امور خارجه ی روسیه ، سرگئی لاوروو ،از دستور اکید دبیر کل سازمان ملل به تمام نماینده های خود ، برای عدم مشارکت در باز سازی سوریه ، پرده برداشت .

او به یک سندی با نام ( پارامتر ها و اصول کاربردی سازمان ملل ) که در ماه اکتبر سال ۲۰۱۷ ، از سوی جفری فلتمن ، دبیر امور سیاسی و نفر دوم سازمان ملل آن زمان
تنظیم شده بود اشاره می کرد .

در این نوشته آمده است : ٬٬ سازمان ملل تنها زمانی در باز سازی سوریه مشارکت خواهد کرد ، که تمام طرف های درگیر ، به طور قاطع در تغییر سیاست جهانی ،راستین و احتساب شده ی این کشور مشارکت نمایند ٬٬ [1]

این متن ، مخالف اهداف سازمان ملل می باشد ، اما از سوی دبیر کل آن حمایت شده است . هرگز کشورهای عضو این سازمان ، در نوشتن این متن مشارکت نداشته اند ، و حتا از وجود آن مطلع نبودند . این نوشته ،نقطه نظر دولت های انگلستان و فرانسه می باشد ، حتا ایالات متحده در آن سهمی نداشته است .

آقای لاوروو ، برای روشن کردن این موضوع، آنتونیو گوترس را ، که عضو حزب سوسیالیست پرتقال و دبیر کل سازمان ملل می باشد ، مورد خطاب قرار داد.

به نظرمن ،‌این نخستین باری است که یک عضو شورای امنیت ، یکی از اسناد داخلی دبیر کل سازمان ملل را مورد انتقاد قرار می دهد . هر چند وجود این سند ، موضوع تازه ای نیست . در پایان سال ۲۰۱۵ ، روسیه از مجموعه ی اسناد داخلی سازمان ملل پرده برداشت که به ٬٬ طرح فلتمن برای سوریه ٬٬ شهرت داشت [2] . در این پروژه به تفصیل از تسلیم کامل جمهوری عرب سوریه سخن رفته ، شدید تر از آن چه که ژنرال مک آرتور به ژاپن تحمیل کرده بود [3].

مسکو در صورت انتشار این اسناد ، خود را در وضعیت بسیار سختی قرار می داد ، زیرا معتبر بودن سازمان ملل را - به جهت خدمت برای صلح- زیر سوال می برد ، و می بایستی سازمانهای جدید میان دولتی را جایگزین آن نماید . ولادیمیر پوتین تصمیم گرفت تا جانب احتیاط را حفظ نماید واین راز را پوشیده نگه دارد ، و با باراک اوباما در این باره تدبیری بیاندیشد تا جایگاه سازمان ملل پیوسته محفوظ بماند.

اما در عمل ، فلتمن ، توسط گوترس به شغل خود بازگشت و بار دیگر اسنادی به جهت خدشه دار ساختن صلح تنظیم نمود . هم اکنون ، رزماری دی کارلو ، که شهروند آمریکایی است، جایگزین او شده ، و تا کنون طرح او را باطل نکرده است .

روسیه این بار ، تنها به شنیدن پر چانه گویی وعذر خواهی بسنده نخواهد کرد . اما به راستی گوترس ، مافوق عملی دی کارلو می باشد ، ویا سلسله مراتب دوگانه ای در سازمان ملل وجود دارد که از یک سو ، به طور علنی ٬ خواهان صلح می باشد ، و
از سوی دیگر ، به طور پنهان ،خواهان جنگ است ؟

در ابتدای جنگ سرد ، ایالات متحده ، طرح نجات رئیس جمهور و نمایندگان مجلس خود را در صورت اقدام به جنگ اتمی از سوی شوروی، در سر می پروراند . پرزیدنت ایزنهاور ، شبهه دولتی را به کار نشاند که بتواند در صورت بروز چنین حادثه ای ، افسار دولت را در دست بگیرد . این دولت پنهان ، به طور دوره ای توسط رئيس جمهوران بعدی جایگزین شد و تا کنون نیز وجود دارد .

از هجده سال پیش ، من از این تز دفاع می کردم که - ایالات متحده از سوی کنگره و رئیس جمهور خود اداره نمی شوند ،بلکه شبهه دولتی اختیار این کار را در دست دارد. بر پایه ی اسناد رسمی دولت ایالات متحده ، من توانستم حادثه ی ۱۱ سپتامبر را به صورت یک کودتا تفسیر کنم ، که توسط این دولت سری صورت گرفت . از آن جاییکه مخالفان من از اینکه من ایده ال دمکراتیک را زیر سوال ببرم ، تمام تحقیقات مرا رد کردند ، و هیچ گونه بحثی در این باره صورت نگرفت ، کسی این اسناد را به طور جدی مطالعه ننمود .

می توان چنین تصور کرد ، که پس از دوران دوم ریاست جمهوری بوش پسر و باراک اوباما ، این اسناد از اعتبار افتاد . در حالی که به هنگام کارزار انتخاباتی دونالد ترامپ ، او از وجود این دولت پنهان پرده برداشت ، و در بیانات خود اظهار داشت که این دولت پنهان نمی تواند از منافع ملت آمریکا دفاع کند ، بلکه مدافع پول های فراملیتی است .

واضح است که هیچ دولت خارجی تا کنون در این رابطه موضع گیری نکرده است ، زیرا این موضوع مربوط به مسايل سیاست داخلی و اقتدار ایالات متحده می باشد . هر چند ، در هفته ی گذشته ، پرزیدنت ولادیمیر پوتین ، وارد این کار زار شد . در ۲۲ ماه اوت ، که دو روز پس از بیانات علنی وزیر امور خارجه ی روسیه علیه سازمان ملل می باشد ، ولادیمیر پوتین ، از تحریمات واشنگتن علیه کشورش انتقاد نمود و اظهار داشت : ٬٬ تنها موضعی رئیس جمهور ایالات متحده شرط نیست . بلکه موضعی سازمانی که خود را دولت این کشور و طبقه ی حاکمه می نامد اهمیت دارد . امیدوارم ، با وجود این روشنگری ، همکاران ما واقف شوند ، تا ما بتوانیم به طور عادی روابط مشترکی با یکدیگر داشته باشیم ٬٬ [4]

همانگونه که مشاهده نمودید ، پرزیدنت پوتین مشخص نموده که ایالات متحده تنها یک حکومت مقتدر ندارد ، بلکه دو حکومت در این کشورمی باشند . اولی ، شامل نخبگان کنگره و شخص رئیس جمهور ، و دومی که به طور غیر قانونی ، از قدرت بیشتری نیز برخوردار می باشد .

طی دو روز متوالی ، فدراسیون روسیه توانست یکپارچگی سازمان ملل و ایالات متحده را زیر سوال ببرد .

اما ، متاسفانه ، تمام کسانی که تا کنون حوادث ۱۱ سپتامبر را بررسی نکرده اند و از وجود جنگ هایی که در ادامه ی آن به وقوع پیوست ، نتیجه گیری ننمودند ، همواره بیانات رسمی را تکرار می کنند . و روشن است که موقعیت روسیه را به صورت توطئه ای برای مخدوش نمودن دموکراسی غربی به حساب می آورند .

از نقطه نظر مسکو ، باید هر چه زودتر به جنگ خشونت باری که ـبه واسطه ی عناصر دست نشانده ی جهادی - علیه سوریه در جریان است ، خاتمه داد، و به تحریمات یک جانبه ی ایالات متحده ، کانادا و اتحادیه ی اروپا علیه روسیه ،پایان بخشید . مشکلی که همه ی ما با آن مواجه می باشیم ،در رابطه با دفاع از دمکراسی نمی باشد ، بلکه خطر جنگی است محتمل .

سلسله مراتب خاصی که در موازات دولت ایالات متحده بدون هیچ گونه مشروعیتی در نیویورک و واشنگتن وجود دارد ، می خواهد تا جهان را وارد بحرانی همه گیر نماید .