فرانسوی ها با تعجب متوجه شدند دولتشان در برابر بیماری همه گیر حکومت نظامی اتخاذ کرده است. با وجود آنکه همه میدانستند که هیچ ویروسی در ساعت های مشخص شده توسط مصوبات قانونی فعالیت خود را کنار نمی گذارد ، و با توجه به اشتباهات فراوان گذاشته ، این سوال پیش آمده که حکومت نظامی برای چه می باشد؟
بسیاری از کشورهای غربی تصور می کنند که با موج جدیدی از بیماری کورونا مواجه هستند . عده ی کثیری که بسیار رنج کشیدند بیمار نیستند ، اما اقدامات اخیر را که به بهانه ی محافظت از آنها طراحی شده را به سختی می پذیرند . این موقعیتی است برای ما تا این موضوع را از نزدیک بررسی نماییم .
دولت ها می دانند که باید در ارتباط با آن چه انجام داده اند و انجام نداده اند ،حساب پس بدهند . آنها در برابر این بیماری و این فشار ، عکس العمل نشان داده اند . اما استراتژی آنها چیست ؟
برای به کار بستن این استراتژی آنها به توصیه های متخصصین ( پزشکان ، بیولوژیست ها و متخصصین آمار ) را ملاک قرار دادند . بلافاصله هر یک از این افرادی چنان با یکدیگر تضاد پیدا کردند که دولت مجبور شده است تا تنها با برخی از آنها همکاری نماید . اما بر چه معیاری آنها را انتخاب کرده است؟
موارد زیادی از تردید
در حالی که آرای عمومی بر این موضوع تکیه دارند :
– ویروس از طریق قطرات موجود تنفسی منتقل می شود
– اینکه انتقال بیماری با وجود ماسک های جراحی امکان پذیر است ، و نگاه داشتن فاصله ی یک متر با افراد دیگر تاثیری ندارد
– تشخیص افراد بیمار از افراد سالم تنها با تست امکان پذیر است
متخصصین در این رابطه تاکید کمتری دارند . و برخی خلاف این موارد را عنوان می کنند
– ویروس از طریق قطرات تنفسی منتقل نمی شود ، بلکه در هوایی است که تنفس می کنیم
– از این رو داشتن ماسک و نگاه داشتن فاصله میان افراد فایده ای ندارد
– تست ها نتیجه ی مشابهی را ارائه نمی دهند و هر کدام وابسته به لابراتواری است که در آنجا تهیه شده اند . همچنین آمار نشان داده که سیب و گلابی هم حاوی این بیماری می باشند.
چه باید کرد؟
مشکلی که دولتها با آن مواجه بودند چیز تازه ای است . هیچ کس در این رابطه تخصص ندارد . از این رو نظر متخصصین ضرورت پیدا می کند. برخی از آنها توصیه های روشنی ارائه دادند ، اما از آنجاییکه متخصصین دیگری نظریات آنها را رد می کنند ، موضوع پیچیده تر شده . دولت با مشکل غیر قابل حلی مواجه شده است .
چنانچه دولت ها تنها سیاست مدار بودند ، می توانستند با توجه به تجربیات خود عمل کنند . با مرور زمان ، آنها آموختند تا چیز بهتری را ارائه بدهند ،نه تنها افزایش ۰/۵٪ حقوق ( مانند رقبای خود ) بلکه ۰/۶٪ به جای آنکه بتوانند به وعده های خود عمل کنند . از آنجاییکه غافلگیر شدند ، با همسایگان خود وارد رقابت شدند ، و تصمیمات سخت گیرانه ای اتخاذ کردند تا برتری خود را نشان بدهند . به خصوص که عدم کارایی خود را با نقاب موازین خشن می پوشانند.
اگر آنها جزو گروه تکنوکرات ها بودند ، تنها بر حسب تجربه ی بوروکراتیک در برابر ضربه های مهلک عمل می کردند . اما از آنجاییکه نمی توان همان موازین را که در ارتباط با فجایع طبیعی مانند سیل و زلزله در باره ی مشکل بهداشتی به کار برد ، با یک عکس العمل طبیعی ، آنها به سمت مدیران سازمان بهداشت روی آوردند . با اینکه مسئولان سیاسی ساختارهای دیگری را در موازات ساختارهای موجود در نظر گرفته اند ، اما نتوانستند مسئولیت ها را بین افراد تقسیم نمایند . به جای همکاری در تلاش ها ، هر کدام راه خود را پیش گرفته اند .
چنانچه دولت ها در اذای توان عملی خود انتخاب می شدند ، که هم سخت گیری و هم توجه به دیگران را شامل می شد ، می توانستند این مشکل را با توجه به فرهنگ عمومی حل کنند .
در چنین موردی ، آنها می دانستند که ویروس ها نیاز به انسان دارند تا آنها را مبتلا سازند . ویروس کورونا ( کوید ۱۹) در نخستین هفته های ظاهر شدنش ، در تلاش نابود ساختن انسانیت نبود ، بلکه خود را بین آنها سازگار می ساخت . از این رو درصد مرگ و میر کاسته می شد و هرگز اوج بیماری به وجود نمی آمد . تصور ٬٬موج دوم٬٬ بیماری، دور از تصور به نظر می رسید . از زمانی که انسان با ویروس ها و باکتری ها آشنا شده ، هرگز مواردی از وجود موج های بیشتر بیماری را تجربه نکرده است .
آنچه که در کشوری مانند ایالات متحده تجربه می کنیم ، تنها موج های کوچکی است که هشدار می دهد ویروس در بین جماعت جدیدی ظاهر شده که هنوز با آنها خو نگرفته است . بر شمردن تعداد بیماران تنها نقابی است بر پوشاندن مناطق جغرافیایی و اجتماعی .
از آنجاییکه دولت ها نمیدانند که چگونه ویروس منتقل می شود ، حدس می زنند که راه انتقال از طریق تنفس است : نه از طریق بزاق و یا عطسه ، بلکه از طریق هوایی است که تنفس می کنیم . همچنین ، آنها متوجه شدند که در ارتباط با بیماری های واگیر دار ، اکثریت مرگ و میر مربوط به ویروس نمی باشد ، بلکه مربوط به بیماری هایی است که در کنار ویروس ها ظاهر می شوند . از این رو ، آنها به همه توصیه کرده اند تا هوای مکان های بسته را زود به زود تصفیه کنند و این موازین را در ادارات دولتی به شدت رعایت کرده اند .آنها به همه توصیه کرده اند تا چندین بار دست های خود را بشویند و تنها آنها را ضد عفونی نکنند . حتا مکان هایی را برای شستن دست ها در نظر گرفته اند .
این دو راه حلی بود که سازمان بهداشت جهانی در ابتدای بیماری تجویز کرد ، آنهم پیش از آنکه این موضوع تبدیل به هیستریای جمعی شود . اینگونه نیاز به ماسک های جراحی ، ضد عفونی کننده ها ، قرنطینه ، همچنین قرنطینه ی خانگی به وجود نمی آمد .
علم نتوانسته پاسخ کاملی به این موضوع بدهد ، تنها سوالات را کنار گذاشته
روشی که دانشمندان در صحنه ظاهر شدند ، نشان از عدم درک علمی موضوع دارد و ارتباطی با دانسته ها ندارد ، بلکه فرایند یک شناخت است . هم اکنون متوجه عدم تطابق تفکر علمی با روش های اتخاذ شده ی کنونی می باشیم .
ما نمی توانیم از دانشمندانی که تازه به بررسی ویروس ،( نحوه ی گسترش آن و خساراتی که ببار می آورد) پرداخته اند ، انتظار داشته باشیم تا دارویی در رابطه با آن چیزی که نمی شناسند ارائه دهند . و پاسخ به سوالات تنها نشان از گستاخی آنها دارد .
تغییر جامعه
از زمان پیدایش این ویروس ، راه کار هایی ارائه شده که همگی خطا بوده اند . به طور مثال ، پرزیدنت مکرون به خاطر آمارهای دهشتناک کالج سلطنتی لندن ( نیل فرگوسن ) [1] قرنطینه ی عمومی را در دستور کار خود قرار داد . کالج سلطنتی به پانصد هزار فوتی اشاره داشت . اما تعداد آنها ۱۴ بار کمتر بود. از این رو بازنگری به گذشته ما را متوجه اشتباه فاحشی می کند که به آزادی های فردی لطمه زده است .
با این حال انتخاب حکومت نظامی بعد از چند ماه، در حالی که با افزایش مرگ و میر کمی مواجه بودیم ، در کشورهای دموکراتیک غیر قابل تصور می باشد . همه متوجه شده اند که این بیماری خیلی کمتر کشنده بوده است و دوران خطراناک آن گذشته است . اما هیچ داده ای اجازه نمی دهد تا لطمه زدن به آزادی های فردی را خاطر نشان سازیم .
پرزیدنت مکرون برای توجیه حکومت نظامی خود اشاره به موج جدید بیماری می کند که وجود ندارد . اما کی این وضعیت خاتمه خواهد یافت ؟
تنها می توان گفت که این یک بحران شناختی است و نه سیاست سخت گیرانه ی بهداشتی . [2]
[1] « Covid-19 : Neil Ferguson, le Lyssenko libéral », par Thierry Meyssan, Réseau Voltaire, 18 avril 2020, www.voltairenet.org/article209740.html
[2] “کویید-۱۹ و سپیده دم سرخ”, بوسيله ى تی یری میسان, ترجمه Sylvia Bejanian, شبکه ولتر, 5 مه 2020, www.voltairenet.org/article209823.html