این برنامهها حدود چهار دهه ادامه داشتهاند. در ابتدا به عنوان عملیاتی «شبه نظامی»، منابع مالی و تجهیزات در اختیار گروههای مقاومت ضد شوروی تحت عنوان شورای عالی آزادی (UHVR) شناخته میشدند و وابستگان آنها از جمله سازمان ملیگرایان اوکراین (OUN) و ارتش شورشیان اوکریان (UPA) قرار میداد که همگی از طرفداران استپان باندرا بودند. سازمان اطلاعات و جاسوسی ایالات متحده امریکا همچنین از شاخههای شورای عالی آزادی، از جمله شاخه شورای عالی آزادی در خارج از کشور (ZP-UHVR) که در واقع شعبهای مشترک از سازمانهای سیا وام آی ۶ بود نیز حمایت میکردند. عملیاتهای سازمان سیا برای بیثباتی اوکراین در ابندا از طریق مامورین اوکراینی مقیم کشورهای غربی که در اوکراینِ بخشی از شوروی نفوذ کرده بودند اجرا میشد که از آن با عنوان «پروژه ایرودینامیک» نام برده میشد.

یک سند تازه از طبقه بندی خارج شده سازمان سیا مورخ ۱۳ ژوئیه ۱۹۵۳ «پروژه آیرودینامیک» را چنین شرح میدهد: «هدف از پروژه ایرودینامیک گسترش و بهره برداری از گروههای مقاومت ضد شوروی در اوکراین برای اهداف جنگ سرد و گرم است. بر این اساس این گروهها که به عنوان شواری عالی آزادی (UHVR) شناخته میشوند، ارتش شورشیان اوکراین (UPA) و نمایندگی خارجی شورای عالی آزادی (ZP-UHVR) در اروپای غربی و امریکا و همچنین گروههای دیگر همچون سازمان ملیگرایان اوکراین (OUN/B) بکار گرفته خواهند شد.» در سند دیگر مورخ ۱۹۷۰ سازمان اطلاعات و جاسوسی ایالات متحده امریکا تایید میکند که از سال ۱۹۵۰ با نمایندگی خارجی شورای عالی آزادی در تماس بوده است.

اعضای همین سازمان ملیگرایان اوکراین انشعاب طرفدار باندرا (OUN-B) و هواداران نئونازی آنها امروز در بطن دولت مرکزی و استانداریهای اوکراین حضور دارند.

بر اساس پروژه آیرودینامیک، مامورین، به داخل اوکراینِ عضو جماهیر شوروی وارد میشدند و با فعالین جنبش مقاومت اوکراین و خصوصاً مامورین امنیتی ارتش شورشییان اوکراین (OUN) که در داخل فعال بودند تماس برقرار میکردند. سازمان اطلاعات و جاسوسی ایالات متحده امریکا هماهنگیهای لازم و ارسال تجهیزات و تدارکات به داخل اوکراین را انجام میداد. این شامل ارسال اسلحه و مهمات برای ارتش مخفی سازمان جاسوسی امریکا در اوکراین هم میشد. بیشتر مامورین اوکراینی سازمان سیا توسط واحد اطلاعات سیاسی و روانی ارتش آمریکا (FI-PP) در آلمان غربی آموزش میدیدند. ارتباط میان جاسوسان سازمان سیا و همکارانشان در غرب از طرق محتلف از جمله بیسیمهای دو طرفه، امواج کوتاه از طریق کانالهای پستی بین المللی، دیدارهای مخفیانه و پیکهای زمینی صورت میگرفت.

مامورینی که از طریق هوایی وارد اوکراین میشدند با خود بستهای از لوازم مورد نیاز خود را به همراه داشتند که در آن یک اسلحه خودکاری شکل که همزمان امکان پخش گاز اشکاور را هم داشت وجود داشت. همچنین یک کیسه خواب قطبی، تبر، بیلچه، چاقوی جیبی، ویفر شکلاتی، یک دوربین مینوکس و یک دوربین ۳۵ میلیمتری لِیکا، فیلم، بسته لوازم توالت روسی، کاپشن و کلاه روسی، کلت کمری کالبر ۲۲، یک پاککن مخصوص برای نقشگذاری بر روی فیلم به همراه داشتند. برخی مامورین همچنین رادیوی دستی، ژنراتور دستی، باطریهای نیکل- کادمیوم و وسایل مخصوص ردیابی به همراه داشتند.

یکی از پروژههای زیر مجموعه پروژه آیرودینامیک، پروژه «کاپاچو» نام داشت.

اسناد سازمان سیا نشان میدهد که پروژه آیرودینامیک تا دوران ریاست جمهوری ریچارد نیکسون در دهه ۱۹۷۰ نیز ادامه داشته است.

عملیاتها بیشتر جنبه روانی پیدا کرد تا اینکه روایتی واقعی از آنچه در رمان «پشت پردههای فولادی» جان لِ کَره آمده است باشد. سازمان سیا یک شرکت پروپاگاندا در منهتن نیویورک پایه گذاری کرد تا مجله ادبی ZPUHVR که رویهای ضد شوروی داشت را چاپ و منتشر کند تا به صورت قاچاق وارد اوکراین شود. زمین جنگ دیگر باتلاقی در اودسیا یا انباری در کیف نبود بلکه حالا به مرکز جهان نشر و رسانه آمده بود.

خط مقدم این جبهه موسسه تحقیقات و انتشارات پرولاگ بود که بعدها با همین نام پرولاگ ادامه فعالیت داد. کد رمزی سازمان سیا برای شرکت پرولاگ، AETENURE بود. نسخه اوکراینی زبان مجله پرولاگ نیز توسط این گروه منتشر شد. سازمان سیا از فعالیتهای شرکت پرولاگ با عنوان پوششی عام المنفعه و معاف از مالیات برای فعالیتهای مجله شورای عالی آزادی ZP/UHVR یاد میکرد. نهاد قانونی که سازمان سیا برای تامین بودجه این مجله از آن استفاده کرد هنوز در طبقه بندی محرمانه قرار دارد. با این حال اما اسناد از طبقه بندی خارج شده سازمان سیا نشان میدهد که بودجه از دنور و لوس آنجلس به دفتر نیویورک میرسید و بر روی رسیدها فرستنده را نیز عنوان «پرولاگ» قرار میدادند تا از سوی مقامات اداره مالیات مورد پرس و جو قرار نگیرند.

اسناد سازمان سیا نشان میدهد که مبالغ برای دفتر مونیخ از طرف یک حساب جداگانه متعلق به دفتر نیویورک و از طریق یک بانک همکار که هنوز هم در طبقه بندی محرمانه قرار داد منتقل میشده است. در سال ۱۹۶۷ سازمان جاسوسی امریکا فعالیتهای دفتر مونیخ مجله پرولاگ را با مجله ملیگرایان اوکراینی در تبعید ادغام کرد. سازمان سیا همچنین فعالیتهای جامعه مطالعات بین المللی اوکراین را حمایت میکرد. اسناد همچنین نشان میدهند که مامورین اف بیآی در کار مامورین پروژه آیرودینامیک در نیویورک دخالت میکردند. یک دستور العمل مورخ سال ۱۹۶۷ صادر شده از سوی اف بیآی به همه مامورین شورای عالی آزادی در امریکا توصیه میکرد که تماسهایی که با دیپلوماتهای شوروی در سازمان ملل داشتهاند را به اف بیآی یا افسر مخصوص پروژه ایرودینامیک گزارش کنند. افسرهای پروژه آیرودینامیک در نیویورک و مونیخ AECASSOWARY نامیده میشدند. به طرز شگقت آوری همانطور که در افسر افسانه ایام آی ۶، ۰۰۷ نام داشت، نام یک افسر پروژه آیرودینامیک در مونیخ AECASSOWARY/6 نام داشت و افسر ارشد او در نیویورک AECASSOWARY/2 نام داشت.

مامورین AECASSOWARY که در تیمهای مختلف پروژه آیرودینامیک شرکت میکردند در کنفرانس جوانان جهان که در وین در سال ۱۹۵۹ برگزار شد نفوذ کردند. سازمان سیا عملیات نفوذ و تماس با جوانان اوکراینی شرکت کننده در این کنفرانس را LCOUTBOUND مینامید.

در سال ۱۹۶۸ به دستور سازمان اطلاعات و جاسوسی ایالات متخده امریکا موسسه تحقیق و انتشار پرولاگ – که عام المنفعه و معاف از مالیات قلمداد میشد - تعطیل شد و به جای آن شرکت تحقیقاتی پرولاگ آغاز بکار کرد که شرکتی سود ده و تجاری بود و ظاهراً به افراد و شرکتهای خصوصی خدمات رسانی میکرد.

دگرگونی پرولاگ در عملیات سازمان سیا تحت عنوان MHDOWEL گزارش شده است. چیز زیادی از عملیات MHDOWEL در دسترس نیست جز اینکه در طی آن پوشش سازمان سیا تحت عنوان یک موسسه عام المنفعه برملا شده است. در یک یادداشت به تاریخ ۳۱ ژانویه ۱۹۶۹ دستیار مشاور ارشد سازمان سیا، آقای جان گرینی چنین مینویسد: «در دیدار با مشاورین لورنس هوستن و روکا نسبت به روبارویی با از دفتر نیویورک اف بیای در تاریخ ۱۷ ژانویه ۱۹۶۹ نگرانی وجود داشت. آنها در مورد دو فرد بحث کردند که اسم آنها حذف شده است. یکی از آنها گفته شد که از تاریخ ۲۸ ژوئیه ۱۹۶۱ مامور سازمان سیا بوده است. گفته شد که او در سال ۱۹۶۴ ماموریتی دریافت کرد تا یک مموگراف (تک نگاری) بنویسد که بودجه آن توسط نهادی تهیه شده بود که در جریان عملیات MHDOWEL لو رفت است. (من مشکوک هستم که این کد برای رسانههای امریکاست). از یکی دیگر از افراد (نامش حذف شده) خواسته شده بود که از نوامبر ۱۹۵۳ تا فوریه ۱۹۵۵ از پروژه DTPILLAR استفاده کند. همچنین در مارس ۱۹۶۴ از او خواسته شد که از پروژه WUBRINY استفاده کند. وقتی واحد عملیات داخلی سازمان توصیه کرد که این شخص بهتر است از پروژه WUBRINY استفاده نکند، روکا اظهار نظر کرد که اتهامات شومی علیه اعضای موسسهٔ (نام حذف شده) وجود دارد که بیان میکند یکی از اعضای این شرکت عضو کارت دار حزب کمونیست شوروی است.» یادداشت ادامه میدهد که روکا دست به تحقیقات از فردی زد که به پروژه DTPILLAR دسترسی داشت و اینکه آیا او در تماسی که مارس ۱۹۶۶ با هربرت ایتکین در ژنو داشت حرفی از این پروژه زده است یا نه. ریموند روکا معاون واحد عملیات ضد جاسوسی سازمان سیا بود. هربرت ایتکین نیز مامور مخفی سازمان سیا و اف بیآی بود که در مافیا نفوذ کرده بود و در ۱۹۷۲ هویت تازه هربرت ایتکین را در کالیفرنیا دریافت کرد.

در سال ۱۹۶۹ پروژه آیرودینامیک تلاش برای پیشرفت نهضت تاتارهای کریمه را آغاز کرد. در سال ۱۹۵۹ به دلیل جمعیت زیاد اوکراینیهای ساکن کانادا، سرویس جاسوسی کانادا برنامهای مشابه آیرودینامیک را آغاز کرد که REDSKIN نامیده میشد.

همزمان با توسعه خطوط هوایی، تعداد بازدیدکنندگان اوکراینی از غرب افزایش یافت. این مسافران برای پروژه آیرودینامیک بیشترین جذابیت را داشتند. مامورین سازمان سیا از این مسافران میخواستند تا به صورت مخفیانه تولیدات پرولاگ را وارد اوکراین کنند و در آنجا توزیع کنند چرا که در شوروی سانسور میشد. بعداً مامورین پروژه آیرودینامیک تلاش کردند تا به مسافران دیگر کشورهای اروپایی نزدیک شوند. مشخصاً مسافران اوکراینی به مقصد چکاسلواکی در زمان بهار پراگ به سال ۱۹۶۸ مد نظر قرار گرفت. مامورین اوکراینی سازمان سیا دقیقا همین درخواست را داشتند تا ادبیات خرابکارانه را وارد اوکراین کنند.

در دهه ۱۹۸۰ پروژه آیرودینامیک با عملیات QRDYNAMIC ادامه پیدا کرد. این عملیات به برنامه عملیات مخفی بخش عملیات سیاسی و روانی سازمان سیا در اروپای شرقی محول شد و بدین ترتیب عملیات پرولاگ از نیویورک و مونیخ حالا دیگر به لندن و پاریس و توکیو نیز گسترش پیدا کرد. QRDYNAMIC با عملیاتهای دیگر که توسط بنیاد جورج سروس تامین بودجه میشد و مشخصاً گروه نظارتی هلسیتکی که در کیف و مسکو مستقر بود متصل شود. توزیع زیرزمینی تولیدات ضد شوروی از مجله و جزوه تا نوارکاست و مهر حاوی پیامهای ضد شوروی و برچسب و تی شرت گسترش یافت.

عملیات QRDYNAMIC از دفتر توکیو به چین نیز گسترش یافت و تا چکسلواکی، لهستان، استونی، لیتوانی، لتونی، یوگسلاوی، افغانستان، آسیای مرکزی شوروی، منطقه دریایی اقیانوس آرام جماهیر شوروی، و در میان اوکراینیهای کانادا نیز نفوذ کرده بود.

در عملیات QRDYNAMIC همچنین به روزنامه نگارانی از سوئد، سوئیس، استرالیا، اسرائیل، و اتریش به عنوان «مامورین تاثیرگذاری» بابت نوشتن مقاله پول پرداخت میشد.

اما در ابتدای دهه ۸۰ که جنبش جامعه باز و اصلاحات در حزب کمونیست شوروی آغاز شد اوضاع برای QRDYNAMIC سخت شد تا جایی که ناچار شدند بجای دفتر منهتن یک دفتر با یک چهارم اجاره بها در نیوجرسی اجاره کنند.

ویکتوریا نولاند معاون امور اروپایی و اورآسیای وزارت خارجه امریکا، کسی که از جنبش میدان کیف حمایت میکرد و آنرا «میدانِ میدانها» مینامید به کنگره امریکا گفت که از زمان فروپاشی شوروی تا کنون ایالات متحده امریکا ۵ میلیارد دلار خرج کرده است تا کنترل اوکراین را از روسیه بگیرد. با افشا گریهای تازه به نظر میرسد صورت حساب مالیات دهندگان امریکایی برای چنین شیطنتهای خارجی بسیار سنگینتر باشد.

ترجمه توسط
فرشاد محمدی
منبع
Strategic Culture Foundation (Russie) ">Strategic Culture Foundation (Russie)